اميرمحمداميرمحمد، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره
امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 15 سال و 6 ماه و 24 روز سن داره
ازدواج ماازدواج ما، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره
امیر علیامیر علی، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره
عقد ماعقد ما، تا این لحظه: 18 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

اميرحسین جون و امیرمحمد جون و امیرعلی جونم

روز شمار کرونا۲

روز نهم تا دوازدهم.گلودرد کاملا خوب شده.صدام کمی گرفته است و گاهی سرفه میکنم.امروز جمعه هم رفتیم و اخرین امپول نوروبیون رو زدیم.فردا آخرین روز مرخصیمه.هر چند تمام کلاسامو مجازی تشکیل دادم. دو هفته تمام مقاطع مجازی شدن.مرخصی کرونا هم ۵روز شده. بابابزرگ و مامانی هم دیروز واکسن آسترازنکا زدن خداروشکر. الهم اشف کل مریض
15 بهمن 1400

روزشمار کرونا

روز ششم شنبه ۹بهمن۱۴۰۰ امروز۸ساعت کلاس داشتم که آفلاین برگزار کردم .گلوم کمی بهتره.بچه ها تک و توک سرفه میکنن.بابا مهدی دادش بلند شده که وقتی نمیتونی غذا درست کنی الکی نگو خوبم.میگم خودت سرحالی غذا درست کن.میگه بلد نیستم.بازم اشکم دم مشکمه اما این تلنگر باعث میشه پاشم غذا درست کنم.ماکارونی برای بچه ها و کباب برای بابا. شبم طفلک مامان کتلت درست کرده بود با یوپ و شلغم پخته.خوش به حالم شد روز هفتم یکشنبه ۱۰بهمن منکه از صبح خوابم تا ۱۱ غذا درست کردم دوباره۳خوابیدم تا ۶ خجالت میکشم دیگه الانم باز دلم میخواد بخوابم امیرمحمد هیچکار نکرده تازه امتحانم داره معلمش پیام داد صداش گرفته مثل خودمون همه درگیرن ر...
12 بهمن 1400

کرونا امیکرون

بهمن ۱۴۰۰ که با این همه رعایت کردن گرفتار کرونا شایدم امیکرون شدیم روز اول دوشنبه۴بهمن سردرد خیلی خفیف داشتم روز دوم سه شنبه۵بهمن سر کلاس لرز شدید گرفتم طوریکه قابل تحمل نبود و زنگ آخر رو تعطیل کردم با همون لباس و پالتو زیر پتو لرز داشتم و استامینوفن خوردم بیدار شدم نه تنها خوب نشدم که سردرد و گلودرد هم اضافه شد.امیرمحمدم بی حال شده بود. ۱۱به بعد بچه ها تب کردن و بدن درد و سردرد. نصفه شبم با خوردن شربت و قرص هر سه تایی تهوع گرفتند دو دقیقه بالا سر بکی بودم دوباره پتو رو دور خودم می پیچیدم و از درد ناله میکردم. بابا هم از همه بدتر بود گلودرد و سرفه داشت روز سوم چهارشنبه ۶بهمن با زنگ بابا بیدار شدم طفلک بابابزرگ دم به دقیقه تماس...
9 بهمن 1400
1